اسلاید بار اصلینوشته‌های سیاسی مننوشته‌های من

 چرا ایران به حملات اسرائیل پاسخ مستقیم نمی‌دهد؟

حیدر سهیلی اصفهانی

 در تحولی بی‌سابقه از سال‌ها پیش، اسرائیل در چهارچوب برنامه‌ای تحریک‌آمیز برای کشیدن پای ایران به جنگی رویاروی و تمام عیار، به ساختمان کنسولگری ایران در دمشق یورش برد.

 چرا این تحول اتفاق روی داد و چرا در این زمان؟

 این سوال، به اولویت‌های نخست وزیر اسرائیل در اتخاذ مواضعی اشاره دارد که قبل از هر چیز، در خدمت برنامه‌های شخصی‌اش قرار دارد. به تعبیر دیگر، هرچند جنگ با ایران برای اسرائیل (در قامت یک کشور) همچون کابوس است، اما در خدمت برنامه‌های شخصی نتانیاهو (در کسوت نخست وزیر) در تلاش برای جلوگیری از کناره‌گیری و واگذاری قدرت به رقبایش و افتادن در دام دادگاه های اسرائیل است.

جنگ تمام عیار با ایران، به نتانیاهو، فضایی برای نفس کشیدن در عرصه سیاسسی اسرائیل می‌دهد و آرای مردد را به سوی او می‌کشاند و تا اندازه‌ای هم محبوبیت برباد رفته را ترمیم می‌کند.

   اما حمله به اماکن دیپلماتیک در نوع خود اتفاق نسبتاجدیدی است و در اصل پاسخی به افزایش تدابیر محتاطانۀ ایرانی‌ها به منظور کاهش احتمال قرار گرفتن در معرض حملات ناگهانی اسرائیلی‌هاست.

  برای نمونه، حمله به پادگان‌های سوریه که مستشاران ایرانی در آن حضور داشتند، منجر به کشته شدن سوری‌ها قبل از ایرانی‌ها می‌شد. در هر کدام از این یورش‌ها، در ازای کشتن هر ایرانی، ده‌ها نیروی سوری جان خود را از دست می‌دادند یا می‌دهند. در این حملات کور، حتی تلفات ایرانی هم به شکل چشم بسته انجام می‌گرفت و اسرائیل نمی‌توانست مطمئن شود که نیروهای زبده با درجات عالی را حذف کرده است.

  به همین شکل، حمله به منازل مستشاران باعث کشته شدن افراد غیرمسلح سوری از جمله تعدادی از مستشاران ایرانی شد. اگرچه نیروهای اسرائیلی، این جنایات را با خونسردی و آرامش و بدون عذاب وجدان انجام می‌دهند، اما آن‌ها نیاز مبرمی دارند که پیام‌های خشم آلودی را صادر کنند که تمام خیابان‌های ایران را به لرزه درآورد و حکومت ایران را برای واکنشی سراسیمه، تحت فشار قرار دهد. چنین واکنش‌های حساب نشده‌ای، با ضریب خطای زیادی روی می‌دهند و ممکن است از نوع حماقت‌هایی باشد که به انفجار بزرگی منجر می‌شود که در نهایت، در خدمت سناریوی آرمانی نتانیاهو برای رهایی از آتشفشان خشم مردمی در داخل اسرائیل قرار گیرد و مرحلۀ جدیدی از حیات سیاسی را روی طبقی طلا برایش به ارمغان بیاورد.

با توجه به تعدد نیروهای بسیار احساساتی در بدنۀ نظام، این سناریوی به هیچ وجه دور از نظر نیست.

 سیاست ایران در برابر این رویداد چیست؟

مسئولان ایرانی، برخلاف بسیاری از حوزه‌های داخلی، در برابر این گونه رویدادهای خارجی هشیاری کاملی دارند. آن‌ها به خوبی می‌دانند که در روندی تدریجی، مواضع اسرائیل و نتانیاهو، در جایگاه سیاستمداری که به منافع خود قبل از منافع کشورش خدمت می‌کند، در حال فاصله گرفتن است.

مقام‌های ایرانی از سیاست‌های نتانیاهو و اهداف پشت پرده‌اش از این حملات مکرر به تأسیسات نظامی سوریه که مستشاران ایرانی در آن حضور دارند و نیز حملۀ اخیرش  به اماکن دیپلماتیک ایران آگاهی دارند. ایرانی‌ها از این اتفاق هیچ گونه نگرانی ندارند و فارغ از جنبۀ انسانی آن، از دیدگاه سیاسی، از این اتفاقات استقبال می‌کنند، زیرا به اعتبار آن‌ها در مبارزه با اسرائیل کمک می کند.

 هر حمله اسرائیل از این دست، فاجعه‌ای برای حیثیت سیاسی و دیپلماتیک اسرائیل تلقی می‌شود و همچنین باعث نگرانی محافل عربی می‌شود که از ابتکارات صلح با اسرائیل استقبال می‌کنند، چنان که گویی پیام نیرومندی با این محتوا برایشان ارسال می‌کند؛ چهرۀ دوستانۀ اسرائیل، چهره‌ای زودگذر است و پس از مدتی، همان چهرۀ پلیدی را خواهید دید که سال‌ها با آن سر و کار داشتید.

 اگرچه ایرانی‌ها به مختلف الحیل به اسرائیل پاسخ می‌دهند، اما طبق معمول روش‌های پیچیده‌ای در پیش می‌گیرند که با سناریوی دیوانه‌وار مدنظر نخست وزیر اسرائیل، فاصلۀ معقولی دارد. به این معنی که او این آرزو را به گور خواهد برد که ساختمانی مسکونی یا با کاربرد مسکونی در داخل اسرائیل، مستقیما به دست ایرانی‌ها هدف قرار گیرد و جنازه‌های تکه و پارۀ مشتی زن و بچه از زیر آوارهایش بیرون کشیده شود و او صحنۀ مناسبی را برای «شویی تلوزیونی» در اختیار اهدافش قرار دهد.

در واقع، نخست وزیر اسرائیل، به زمین و آسمان چنگ می‌زند تا همان حماقتی را مرتکب شویم که صدام حسین مرتکب شد و هزینۀ بسیار سنگینی بابتش پرداخت.

 ایران‌های به داخل اسرائیل یورش مستقیم نخواهند برد، چون بر اساس تجربیات فراوان از جمله تجربه حمله موشکی عراق کاملاً آگاهانه عمل می‌کنند و دقیقاً می‌دانند که اسرائیل از حماقت‌های دشمن چگونه سوء استفاده می‌کند.

 روش ایران به خوبی شناخته شده است؛ از طریق متحدان منطقه‌ای خود ضربه می زند، سکوت می‌کند و گاهی آن را تکذیب می‌کند و حتی آن را توطئه می‌خواند.

 با این سکوت و خودداری از پاسخ مستقیم، تهران آتش به ابتکارات صلح با اسرائیل می‌زند و راه را برای ابتکاراتش برای گسترش دامنه رویارویی با اسرائیل می‌گشاید، به ویژه علاقۀ دارد نتانیاهو را که به چشم وحش آخر الزمان می‌بیند، از عرصۀ سیاست‌های اسرائیل بیرون بکشد.

همان طور که می بینیم این سیاست تاکنون موفق بوده است.