اسلاید بار اصلینوشته‌های سیاسی مننوشته‌های من

آیا قرار نیست توهین به کلیمیان ایرانی متوقف شود؟

حیدر سهیلی اصفهانی

هنگامی که ما از اقلیت ایرانیِ کلیمی یا یهودی صحبت می‌کنیم، از اقلیتی سخن می‌گوییم که ریشه در گذشته‌های بسیار دور ایران دارد. پژوهش‌هایی که عده‌ای مدعی جدید بودنِ آن‌ها هستند، اما می‌دانیم که چندان جدید هم نیستند، نشان می‌دهد که جامعۀ یهودیان ایران، پیش از آن که در نهاد خود، ارتباط و پیوند واقعی با جامعۀ یهودیان در غرب داشته باشد، در اصل، یهودیان شرقی هستند که از همان آغاز هم در همین آب و خاک شکل گرفته‌اند و مدارکی وجود دارد که حتی بخش مهمی از آن‌ها، آیین‌های مزدیسنایی داشته‌اند و سپس، به آیین یهود گرویده‌اند. شواهد محکمی هست که نشان می‌دهد در ادوار بسیار کهنه، در شمال ایران و پیرامون دریای کاسپین یا مازندران، دودمانی یهودی حکومت می‌کرد که اغلب قریب به اتفاق پژوهندگان بر این باورند که آن‌ها ایرانی تبار و از خاندان‌های کهنه تبار ایرانی بودند که بخش مهمی از کلیمیان ایران از تبار آن‌ها هستند.

در اصفهان، به گواهِ ابونعیم اصفهانی در کتاب اخبار اصفهان که نص عربی آن هست، از وجود کوی جهودان در ادوار بسیار عتیق شهر خبر می‌دهد که قلب اصلی شهر را در برگرفته است و هنوز این کوی را اصفهانی‌ها با نامِ جوباره می‌شناسند. شواهد محکمی هست که این جهودان، به هیچ وجه مهاجر نبوده‌اند و از بعضی قدیمی‌ترین اقوام اصفهان هم قدیمی‌ترند. همین شواهد در شهرهای متعددی مثل همدان هست. آرامگاه‌های مقدسِ بزرگان و پیامبران یهود از جنوب، یعنی شوش دانیال تا شمال ایران مثل اصفهان و همدان و دیگر مناطق وجود دارد و من فکر نمی‌کنم که کشوری در خاورمیانه باشد که در تاریخ خود، در حوزه‌های مختلف، اعم از دینی و فرهنگی و علمی و غیره، تا این اندازه شخصیت‌های یهودی پرآوازه داشته باشد.

شرکت نمایندگانِ جامعۀ یهودیان در مراسمی همچون مراسم روز قدس، با اطمینان از این که آن‌ها اصلا شناختی نه از روز قدس دارند و نه مردم فلسطین و نه این شناخت اصلا ضرورتی برای آن‌ها دارد، صرفا حاکی از محبت آن‌ها به هم‌میهنانشان است. آن‌ها بارها و بارها، نشان داده‌اند که برای ابراز اخلاص خود به کشور و ملت خود، حاضرند تن به هر کاری بدهند. در دوران جنگ تحمیلی، جامعۀ کلیمیان، شهیدان گلگون کفن عزیزی را نثار این آب و خاک کردند و در ادوار مختلف، از جمله در طول دوران آکنده از تهدید رژیم اسرائیل ضد منافع ملی کشورمان، یعنی همین حالا، شباهت مذهبی باعث نشده است که این جامعۀ پر افتخار، از همراهی ملت خود پا پس بکشد و هر بار حتی از نفوذ خود در سراسر جهان برای مقابله با سیاست‌های ایران ستیزانۀ بنیامین نتانیاهو، بی‌مهابا بهره گرفته‌اند و پیۀ خصومت جریان موسوم به صهیونیست‌های انجیلی را به تن مالیده‌اند. قطعا ستارۀ خدمت به منافع ملی ایران در سکوت مطلق، بر سینۀ این مردم شریف می‌درخشد.

اکنون، من به عنوان یک شهروند شیعۀ دوازده امامی این مملکت، اصولا درک نمی‌کنم که چطور صدا و سیما و رسانه‌های دیگر، به خود اجازه می‌دهند به بهانۀ تخطئۀ صهیونیسم،از نمادهای مذهبی و تاریخی جامعۀ کلیمیان، سوءاستفاده و وانمود کنند که صرفا قصد حملۀ تبلیغاتی به اسرائیل را دارند. اگر قرار است جریانی سیاسی به جا مانده از استعمار با نام صهیونیسم کوبیده و منکوب شود، چرا برای اشاره به آن و نمایش دادن آن، باید لباس‌های قومی- مذهبی یهودیان بر تن هنرپیشگان شود و مقدسات یهودیان زیر سئوال رود؟ آیا این، خدمت به همان سودای خامی نیست که اسرائیل می‌پرورد و تبلیغ می‌کند که همه این رژیم را به سانِ نماد و نمایندۀ یهودیت در جهان بشناسند؟  مگر هر ساله، یهودیان ضد صهیونیسم، از اروپا راهی ایران نمی‌شوند و همین لباس‌ها را بر تن نمی‌کنند و در مراسم ریز و درشت به مناسبت‌های مختلف، از جمله دفاع از حقوق ملت فلسطین  شرکت نمی‌کنند؟

اگر مشکل فقط آماتوریسم است که هست و این را هم من می‌دانم و هم شما، آیا قدرشناسی از زحمات جامعۀ یهودیان در راه این سرزمین ایجاب نمی‌کند که فیلترهایی حرفه‌ای بر سر راهِ این آماتوریسم افسار گسیخته قرار داده شود تا این طور، آسیمه سر و بی‌لگام، به همۀ مقدسات مذهبی یهودیان توهین نشود و ما را این طور شرمندۀ برادران و خواهرانِ کلیمی‌مان نکند..؟