حیدر سهیلی اصفهانی
این روزها، سخنگویان و مقامهای دو کشور روسیه و چین، از هر فرصتی برای محکوم کردنِ نقضِ برجام با دستانِ دونالد ترامپ نهایت بهره را میبرند. اما آیا این کل ماجراست؟ یعنی واقعا مقامهای روسی و چینی، این روزها هم و غمی جز برجام ندارند؟
به نظر میرسد خبرهایی که کمتر توجه عناوین درشت خبرگزاریها را به خود جلب میکند، بسیار مهمتر باشند.
خبر اول، تعرفۀ سنگین شصت میلیارد دلاری بر کالاهای چینی در آمریکا… یعنی چیزی معادل کل بودجۀ سالانۀ جمهوری اسلامی، صرفا برای تنبیه پکن! یکی از همین تشرهای کوچک ترامپ بود که اتحادیۀ اروپا را سر جای خود نشاند و رهبران فرانسه و انگلستان را به مجیزگویی دلال نیویورکی وادار کرد. این روزها مکرون، جوری چاپلوسی رئیسجمهوری آمریکا را میکند که هر فرانسوی را به تهوع میاندازد. اما چینیها، از این دنیای بزرگ، خیلی بیشتر از سهمشان از بازار آمریکا میخواهند و میدانند برای بنای آن رویا، بیش از هر چیز به اعتبار جهانی نیاز دارند.
خبر دوم، نشست اقتصادی سنت پطرزبورگ در روسیه؛ قطعا کارشناسان اقتصادی خیلی خوب میتوانند تحول مهمی را رصد کنند که در آن نشست روی داد. اضافه بر راه آهن ابریشم که سالهاست فکر مسکو و پکن را به خود مشغول کرده، باید به خبر بسیار مهمِ قرارداد هنگفت میان هواوی، غول مخابراتیِ چینی با شرکت مخابرات روسیه اشاره کرد. قطعا این قرارداد بعدها با قراردادهای کوچکتری با جمهوریهای شوروی سابق و کشورهای در معرض تحریم مخابراتی، مثل ایران همراه خواهد شد و عجیب نیست که تنها یک روز بعد، صدای گوگل درآمد. البته گوگلیها از احتمال تولیدِ نسخۀ چینی اندروید وحشتزدهاند و نگرانند که مبادا، از نظر امنیتی، چفت و بست کافی نداشته باشد. غیر از این چه میتوانستند بگویند؟ در جایگاه شرکتی که هم در روسیه فعال است و هم چین، هر چه از این بیشتر بگویند، در دادگاه ضد آنها استفاده خواهد شد. اما گوگل در یک کلام، هشدار داد: چین و روسیه قصد دارند به امپراطوری مخابراتی آمریکا بر جهان پایان دهند و اگر این کار به اوج برسد، شرکتهای مشهور فعلا آمریکایی راهی نخواهند یافت جز آن که پدر و مادری روسی یا چینی برای خود جفت و جور کنند. قاعدتا علم انساب چندان علم دقیقی نیست و در دنیای اقتصاد، خیل راحت میتوان تغییر هویت داد. البته اگر لازم باشد.
خبر سوم، نشان دهندۀ نگرانی واقعی گوگل و شرکتهایی از این دست است. دومای روسیه مدتی پیش، لایحهای را در دست بررسی گرفت که با اگر و اما، میتوان نامش را اینترنت روسی گذاشت. اما همانها هم نیم نگاهی به دنیای بزرگ اینترنت چین داشتند.
تمام مزیت اینترنت آمریکایی، آزاد و رها بودنش بود. اما پس از روی کار آمدنِ ترامپ، مردمی مثل مردم ایران، در معرضِ چنان تحریم و فیلترینگی از طرف آمریکا قرار گرفتند که بیخیالِ فیلترینگ خود شدند. حتی کودکان ایرانی، از بازیهای رایگان در سطح جهان محروم شدند. بسیاری از شرکتها، نام ایران را از میان نام کشورهای جهان حذف کردند و بخش خدمات مجانی شرکتهای اینترنتی، از جمله در حوزۀ سایتسازی، برای کاربران ایرانی که قصد ثبت نام داشتند، این جملۀ زشت و کریه را فرستادند: «خدمات ما برای کشور شما ممنوع است.» یا «کشور شما حق استفاده از خدمات ما را ندارد.»
به تعبیر بهتر، اگر روزگاری، اتهامهای غرب ضد روسیه و چین دربارۀ وجودِ سیاستهای محدودکنندۀ توتالیتری، بزرگترین مانع در برابر تلاش این دو کشور برای توسعۀ فعالیتهای خود در حوزۀ اینترنت و دنیای مجازی بود، حالا جهانیان زشتترین و بیپرواترین سیاستهای توتالیتری را در این حوزه، از آغازگه آمریکا تجربه میکنند.
جهان اکنون، برخلاف گذشته، دگرگونیها و سیاستهای جدید اقتصادی، از نوعی که از آن یاد شد، بهتر درک میکند و با آن همراه میشود. پس چینیها، خوب میدانند چگونه زیانهای مالی خود را از بابت تعرفۀ سنگین آمریکایی و تحریم شرکتهای مخابراتی، از جمله هواوی جبران کنند.
قطعا این روند اگر ادامه یابد، فرایند سیاستهای مستقلانۀ بورس هنگ کنگ در برابر بورس نیویورک هم شدت خواهد گرفت و شاید روزی برسد که بورس هنگ کنگ، چراغهای خود را همراه با چراغهای بورس نیویورک روشن و خاموش نکند. فکر نمیکنم که چنین روزی، چندان دور باشد.
پس، واکنشهای تند پکن و مسکو به سیاستهای ضد ایرانی واشنگتن، معنی و مفهوم بسیار عمیقتری دارد و این تصور اکنون بسیار جدی است که آمریکا ترجیح میدهد به غائلۀ ایران پایان دهد تا وقت خود را معطوف نبرد بزرگتری کند که بر تارک ستیغِ کوه سیاست جهان در جریان است.