در میان جریان
نشستهام در میان رود در میان حقیقتی برآمده از سکون جریان را حس میکنم سایشی به سرعت حرکت بارشی به زلالی آرزو چشماندازی به دوردستی امید صخرهام! صخرهای دور از…
از کنار گور!
پرچم به دست داری و میروی چو مور از بیم آن که تو را آواره کرده است آیا درون روزنی یا از کنار گور لولۀ تفنگی ترا نشانه رفته است؟…