باید بنشینیم و بدون مداخلۀ خارجی، رو در رو با ایرانیها گفتگو کنیم
گفتگوی اختصاصی امیر قطر با نشریۀ فرانسوی لوپوئن:
منبع: نشریۀ فرانسوی لوپوئن- ترجمۀ حیدر سهیلی اصفهانی
نشریۀ فرانسویِ لوپوئن، گفتگویی بسیار طولانی با شیخ تمیم بن حمد آلثانی، شیخ قطر انجام داده است که در جریان آن، تقریبا به همۀ موضوعات مرتبط با این کشور کوچک حاشیۀ جنوبی خلیج فارس در ارتباط با جهان خارج و در مواردی داخل این کشور پرداخته است. سهیل رسانه، این مصاحبه را به طور کامل به فارسی ترجمه کرده و در اختیار شما قرار داده است. این مصاحبه در شمارۀ چهارم فصلنامۀ نوای شرق، ویژۀ پاییز هم منتشر خواهد شد.
قطر کشور کوچکی است که در کانونِ بسیاری از مسائل مهم، مثل انرژی، دیپلماسی، سرمایه گذاری و حالا حتی فوتبال قرار دارد. قدرت و نقشِ کشورتان را در در عرصۀ بینالمللی چگونه ارزیابی میکنید؟
ما البته از نظر جغرافیایی کشور کوچکی هستیم، اما کشورها، هر قدر بزرگ یا کوچک، در رویدادهای جهانی نقش خود را دارند. هدف سیاست خارجی قطر، گردآوری دیدگاههای مختلف، کمک به همه طرفهایی که به آن نیاز دارند و ایفای نقش تسهیلکننده در منطقه و فراتر از آن است. جهان برای حل مشکلات خود به گفتگو نیاز دارد. بهترین نمونۀ اخیر، کاری است که ما در افغانستان انجام دادیم. وقتی دوستان آمریکایی، از ما خواستند که به آنها کمک کنیم تا با افغان ها ارتباط برقرار کنند و راه حل مسالمت آمیزی برای جنگ در آن سامان پیدا کنند. ما هم کمک کردیم. کشور ما در زمینه انرژی نیز نقش مهمی ایفا می کند. زیرا کشوری معتبر در این بخش هستیم. ما به این واقعیت افتخار میکنیم که همواره به توافقات صورت گرفته در دهههای گذشته، از جمله در زمینۀ گاز احترام گذاشته ایم. میدانید که ما گاز خود را به بسیاری از کشورهای جهان، از آرژانتین تا ژاپن، عرضه میکنیم.
امروزه، قطر کشور مرفهی است. اما در طول تاریخش، فراز و نشیبهایی داشته است. چه درسهایی گرفتهاید؟
چنین تجربیاتی به ویژه برای کشوری با منابع طبیعی ضروری است. ما از تاریخمان درسها گرفتهایم. کشور ما تا دهه ۱۹۳۰ مرکز صید تجارت مروارید بود. بعدها، ژاپن پرورش مروارید را توسعه داد و کشور ما فقیر شد. بسیاری از قطری ها مجبور شدند برای کار به کشورهای همسایه بروند و بسیاری از کسانی که مانده بودند، گرسنه ماندند. در اوایل دهه ۱۹۴۰ منابع نفت کشف شد و پس از جنگ جهانی دوم بهره برداری و صادراتش شروع شد. باز هم، این منابع بینهایت نبود. وقتی منابع گاز در دهه ۱۹۷۰ کشف شد، ارزشش در بازار جهانی پایین بود، زیرا در آن زمان، همه نفت میخواستند. باید تن به مخاطره میدادیم. بنابراین، در تاسیسات مایعسازی گاز سرمایهگذاری هنگفتی کردیم و زیر بار قرض رفتیم. درسی که از همه این تحولات گرفتیم، آن بود که منابع ابدی نیستند. سرمایه گذاری، به ویژه از طریق صندوق سرمایه گذاری دولتی ما، می تواند کمک کند، اما باز هم کافی نیست. مهمتر از همه، ما باید روی استعدادهای خودمان سرمایه گذاری کنیم، یعنی سرمایه انسانی. چه ثروتمند باشید چه فقیر، آموزش کلید اصلی است. ما در حال توسعه مدارس و دانشگاههایمان هستیم. ما از دانشگاهها و کالجهای آمریکا و اروپا دعوت کردهایم که به این جا بیایند و با شناسایی ۹ رکن فراگیر فناوری، سلامت، علم، گردشگری و غیره، شروع به تنوع بخشی به اقتصادمان کردهایم. به اقتصاد نیرومندمان اطمینان داریم و امیدواریم در آینده برای همه احتمالات آماده باشیم.
صحبت از فراز و نشیب های تاریخ شد… قطر در تاریخ خود شاهد ظهور و سقوط امپراطوری های زیادی بوده است، رومی، ساسانی، اموی، عباسی، عثمانی، پرتغالی، بریتانیایی… از دیدگاه شما، کدام امپراتوریها را در حال ظهور می بینید و کدام در حال سقوط؟
این روزها، همه درباره آمریکا و چین صحبت می کنند، اما فکر نمی کنم بتوان آنها را با امپراتوری های گذشته مقایسه کرد. دوران ما متفاوت است، اکنون قدرت از جنبههای مختلفی مثل آموزش، اقتصاد و همچنین فرهنگ بیشتر مورد توجه قرار می گیرد. ایالات متحده نه تنها از نظر نظامی، بلکه از نظر اقتصادی، نوآوری، علمی نیز یک ابرقدرت است… چین با اقتصاد قوی و جمعیت زیادش، قدرت رو به رشدی برای آینده محسوب میشود.
یعنی از جنگ سرد میان چین و آمریکا نگران نیستید؟
ما نمی خواهیم جهان را بین دو ابرقدرت قطبی ببینیم. چنین تصوری خیلی خطرناک است، اما راستش را بخواهید، فکر نمیکنم در حال حاضر این طور باشد و امیدوارم این اتفاق نیفتد. کشور ما متحد اصلی آمریکا و به طور کلی غرب است، اما واردکننده اصلی گاز طبیعی مایع (LNG) ما چین است. ما فقط می توانیم توجه داشته باشیم که اختلافات زیادی بین آن ها وجود دارد، اما امیدواریم که تنش ها از طریق دیپلماتیک و صلح آمیز حل شود. جهان ما در حال حاضر با تقسیم بندی های زیادی دارد و ما نمیخواهیم شاهد اضافه شدن تقسیمات جدید باشیم.
آیا اتحادیه اروپا را به عنوان یک بازیگر مؤثر در جهان معاصر می بینید؟
چرا که نه؟ اتحادیه اروپا بسیار مهم است. کشور ما با اکثر کشورهای اروپایی روابطی عالی دارد، آنها متحدمان هستند. همکاری ما با اروپاییها در حوزههای تجاری، فرهنگی و نظامی گسترده است. برای ما اتحادیه اروپا و کشورهای عضو آن، بهر حفظ امنیت جهانی بسیار مهم است.
عربستان سعودی از سال ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۱ قطر را محاصره کرد. از سال 1995 تاکنون، دو اقدام برای کودتا انجام شده است، ابتدا ضد پدر شما، سپس ضد خود شما. چگونه از این بحران ها بیرون آمدید؟
ببین! هیچ میل ندارم دربارۀ گذشته صحبت کنم. بگذار به آینده نگاه کنیم. ما وارد مرحله جدیدی شده ایم. همه چیز در مسیر درست حرکت می کند. البته پیش میآید که گاهی با هم اختلافاتی داشته باشیم. ما در حال آماده کردن زمینه برای آیندۀ شورای همکاری خلیج [فارس] هستیم استعداد جوانانمان را در سراسر منطقه شکوفا کنیم. اتحاد و همکاری برای سراسر جهان حیاتی است. شورای همکاری خلیج [فارس] پس از تنش و آشفتگی بزرگی در حال بهبودی است، اما مسیری که در پیش گرفتهایم، مسیر درستی است.
اما چیزیهایی هست که برای همسایه های شما آزاردهنده است. آیا این روالی است که کشور شما در پیش گرفته است؟ سلطنت موروثی؟ رابطه با ایران؟ در سال ۲۰۱۷، سعودی ها شما را به تامین مالی تروریسم و اخوان المسلمین متهم کردند…
راستش را بخواهید، همان طور که به شما گفتم، فکر نمی کنم صحبت از گذشته مفید باشد. شما به ایران اشاره کردید. ایران برای ما بسیار مهم است. ما رابطهای تاریخی داریم و علاوه بر این، میدان گازی اصلی خود را با ایران مشترکیم. ما همه کشورهای عضو شورای همکاری خلیج [فارس] و ایران را تشویق میکنیم که با یکدیگر گفتگو کنند. البته اختلافاتی وجود دارد، برای هر کسی ممکن است پیش بیاید، اما باید بنشینیم و بدون مداخلۀ خارجی، رو در رو با ایرانیها گفتگو کنیم.
یکی از انتقادات مکرر به کشور شما این است که با اخوان المسلمین ارتباط دارد. واقعیت دارد؟
چنین پیوندهایی وجود ندارد. هیچ عضو فعالی از اخوان المسلمین یا سازمان های مرتبط در این جا، یعنی در قطر مستقر نیست. ما کشور بازی هستیم. افراد زیادی با عقاید و عقاید مختلف می آیند و می روند، اما ما دولتیم، نه حزب. ما با حکومتها و دولتهای مشروعشان سر و کار داریم، نه با سازمانهای سیاسی.
چرا کشور شما بین کشورهای غربی و همآوردانشان، مانند ایران یا طالبان در افغانستان دارد، نقش واسطه را ایفا میکند؟
این بخشی از سیاست ما است؛ گرد هم آوردن بازیگرانی که با یکدیگر اختلاف دارند. دربارۀ طالبان، ما به درخواست دوستان آمریکاییمان [دولت اوباما] این کار را انجام دادیم. این مذاکرات سالها به طول انجامید و با فراز و نشیبهایی همراه بود. اتفاقی که سال گذشته افتاد، همه را غافلگیر کرد، اما به طور کلی، ما با ایالات متحده و همچنین با اروپاییها از جمله فرانسویها از نزدیک کار کردهایم. اما دربارۀ ایران، تاکنون، کسی به طور رسمی به ما مراجعه نکرده است. با این حال، ما با متحدان آمریکاییمان صحبت میکنیم و با ایرانیها هم در حال گفتگوییم، زیرا ایران همسایه ما است. وظیفه و منافع ما ایجاب میکند که هر کاری انجام دهیم تا دو طرف را گرد هم بیاوریم و آنها را در مذاکره برای راه حلی مسالمت آمیز تشویق کنیم و تا زمانی که دو طرف به اصل همزیستی مسالمتآمیز اعتقاد داشته باشند، در انتخاب هیچ کدام، دست خود را نمیبندیم، با این حال، ما حاضر نیستیم با کسانی که مخالف این اصلند، صحبت کنیم. به همین جهت است که ما زیر بار گفتگو با گروه های تروریستی و خشونت طلب نمیرویم.
اوضاع بازار انرژی را در شرایط فعلی چگونه می بینید؟ فکر میکنید منابع گازی قطر تا چه اندازه میتواند جایگزینی برای گاز روسیه به اروپا به شمار آید؟
از دهه ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰، ما مخاطرۀ سرمایه گذاری را در گاز پذیرفته ایم. ما میدانستیم که این انرژی در آینده بسیار مهم خواهد شد و چند سال پیش، ما دوباره این کار را با افزایش تولید LNG خود انجام دادیم، اگرچه روند جهانی در آن زمان، خلاص شدن از شر این انرژیها و تمرکز بر انرژیهایی بود که در آن زمان “پاک” تلقی میشدند، مانند خورشید و باد. با این حال، میتوانم به شما بگویم که LNG نیز انرژی پاک است. گاز برای دوره انتقال آتی بسیار مهم است. جنگ در اروپا شرایط را به شدت پیچیده کرده است، اما این مشکل قبلا هم وجود داشت. ما به نوبۀ خود، صادرات انرژی خود را در حجمِ زیادی به آسیا و همچنین اروپا، با بستن قراردادهای بلندمدت و همچنین در بازار نقدی عرضه میکنیم. ما می خواهیم به اروپا کمک کنیم و در سالهای آینده، گاز اروپا را تامین خواهیم کرد. اما این که ما میتوانیم گاز روسیه را جایگزین کنیم، درست نیست. گاز روسیه برای بازار جهانی ضروری است.
بنابراین، شما معتقدید که گاز، به ویژه LNG، در ترکیب انرژی جهانی، همچنان نقش کلیدی ایفا خواهد کرد…
البته! برای دوره گذار و در بلندمدت، در ترکیب انرژی اهمیت بسیاری خواهد داشت و تمیز است. برای نمونه، ما روی فناوریهایی سرمایه گذاری کردهایم که امکان کاهش شعلهور شدن و جذب کربن را فراهم میکند و فراموش نکنیم، ما دربارۀ مشکلات خودمان صحبت میکنیم، اما یک میلیارد نفر روی کره زمین هستند که هنوز به برق دسترسی ندارند.
آیا اروپایی ها حق داشتند انرژی روسیه را تحریم کنند؟
ما باید مراقب انواع تحریمهایی باشیم که کار را برای کل جهان پیچیده میکند. در این مورد به خصوص نمیتوانم قضاوت کنم که آیا اروپا درست بود یا غلط، اما ما فقط میتوانیم مشکلاتی را که کمبود انرژی در اروپا ایجاد می کند، مشاهده کنیم. مهمترین نکته این است که همه ما از این وضعیت رنج میبریم، چه از نظر انرژی و چه از نظر غذایی. به همین سبب است که جنگ در اوکراین باید پایان یابد. باید راه حلی پیدا کنیم.
امانوئل ماکرون در غرب به سببِ تمایلش برای گفتگو با هر دو طرف، از جمله با ولادیمیر پوتین در معرضِ انتقاد قرار گرفت. حق با او بود؟
ما اغلب با رئیس جمهور مکرون صحبت میکنیم و میدانم که قصد دارد به این جنگ پایان دهد. کسی باید باشد که با هر دو طرف صحبت کند و نظراتشان را به هم نزدیک کند. ما باید این گونه گفتگوها را تشویق کنیم. رئیس جمهور مکرون حق دارد که این کار را انجام دهد. ترکیه نیز در تلاش است تا دو کشور را به هم نزدیک کند.
آیا نگران این نیستید که افزایش پوپولیسم و بحران اقتصادی، منجر به تکه تکه شدن فرایند جهانی شدن شود؟
همه گیری کووید به شیوهای آرمانی مدیریت نشد. کشورهای ثروتمند قادر به مقابله بودند، اما ما نمیتوانستیم اطمینان حاصل کنیم که فقرا نیز این توانایی را دارند. درسی که گرفتیم، این است که برای حل مشکلات جهانی نیاز به همکاری داریم. زیرا حتی اگر قطر یا فرانسه داروها و سیستم بهداشتی مناسب برای درمان جمعیت خودشان را داشته باشند، تا زمانی که همه کشورها نتوانند با آن مقابله کنند، نمیتوان بر چنین بیماری همهگیری غلبه کرد. ما نمیخواهیم دوباره شاهد بسته شدن رستورانها، فرودگاهها و ایستگاههای قطار باشیم. در بارۀ انرژی هم همینطور است. خوب نیست که قیمتها خیلی بالا باشد، زیرا برای مصرفکننده منصفانه نیست، اما وقتی قیمتها خیلی پایین باشد هم، ما راضی نیستیم، چون برای تولیدکننده هم منصفانه نیست. اگر قرار است همه سود ببرند، باید همکاری جهانی وجود داشته باشد. من نمیخواهم فرایند جهانی شدن متوقف شود و فکر نمیکنم، متوقف شود. عدهای از مردم میگویند که برگرداندن ساعت به عقب، زندگی را آسانتر میکند. این درست نیست. حرف زدن و مسئولیتپذیری یکسان نیست… کارآمد نیست. سراسر دنیا یکدست شده است. از آن جایی که همه ما به هم مرتبط هستیم، باید با هم کار کنیم و مشکلات خود را با هم حل کنیم.
در میان تقسیماتی که شما به آن اشاره میکنید، آن دسته از تقسیمات داخل جهان اسلام نیز وجود دارد. آینده اسلام را به سان دین چگونه میبینید؟
سوال بسیار گستردهای است. گونههای انسانی متنوعند، فرهنگها، عقاید و همچنین گروههای قومی متفاوتی داریم. ما ایمان را جدی میگیریم، از جمله در تحصیلاتمان، اما در عین حال، آغوشمان برای همراهی فرهنگهای دیگر، ادیان دیگر و مردم دیگر هم باز است. این اسلام است. این دین صلح است و ما در کسوت مسلمان، تفاوت ها را میپذیریم. ما نیاز داریم که در منشی مسالمت آمیز با هم زندگی کنیم. تنشهایی بین ادیان وجود داشته است، اما صحبت در بارۀ این تنشها و یا تلاش برای ریختن نفت روی آتش کمکی به ما نمیکند. شما به این جنبشهای پوپولیستی یا چهرههای رسانهای اشاره کردید که از اسلام صحبت میکنند و چیزهایی را طوری مطرح میکنند که انگار «ما» و «آنها» هستند که از اسلامهراسی سوءاستفاده میکنند. این عادلانه نیست و در واقعیت هم این طور نیست. ما به هم پیوستهایم، با هم تجارت میکنیم، مبادله میکنیم و میدانید، اگر به اروپا بروید، فکر نمیکنم که مردم واقعاً نگران اسلام باشند. به همین سان، در جهان اسلام، کسی نگران مسیحیت نیست. در واقع، بسیاری از مسیحیان و یهودیان و سایرین در جهان اسلام زندگی میکنند که خود را نیز بخشی از فرهنگ مسلمانان میدانند و همچنین مسلمانان زیادی در غرب زندگی میکنند. امروزه در جهان، اتفاقات خوبی در حال روی دادن است، در حوزۀ فناوری، تجارت، علم، تجارت و همین طور فرهنگ. مشکلات استثنا هستند.
بنابراین، شما با وجود شرایط کنونی و از جمله سوء قصد ضد سلمان رشدی نویسنده در تابستان امسال، به روابط غرب و جهان اسلام خوشبین هستید؟
آن چه من میگویم این است که عدهای از تنشهای گذشته و اختلافات موجود، برای منافع سیاسی خود، چه در داخل و چه برای منحرف کردن مشکلات داخلیشان به کشورهای دیگر، سوء استفاده میکنند. سیاستمداران حق دارند، حرف بزنند، اما باز هم اگر با افراد عادی مشورت کنید، میبینید که دغدغهای دربارۀ جهان اسلام و مسیحیت ندارند. ما باید از این نوع تنشها اجتناب کنیم، زیرا کمکی نمیکند. صرفا گفتگوی بین ما دربارۀ این مشکلات است که کمکرسان ماست.
آیا به همین دلیل مجوز افتتاح کلیسا را در دوحه صادر کردید؟
ما آن را خیلی وقت پیش ساختیم. مسیحیان چندین دهه است که در اینجا زندگی میکنند. آنها حق دارند به دین خود عمل کنند. ما در این جا از آنها استقبال کردیم و آنها به ما در ساختن این کشور کمک کردند. پیش از این، مناسک دینیشان را به طور خصوصی ادا میکردند. پدرم در تصمیماتش متقاعد شد که آنها به مکان فراخی نیاز دارند. این بنا، مجموعهای از ساختمانهاست که شامل چندین کلیسا، اعم از غربی، آسیایی، آفریقایی است و مسیحیان میتوانند روزانه در آن جا عبادت کنند.
آیا در کشورهای غربی، فرانسه یا جاهای دیگر با اقلیتهای مسلمان رفتار درستی میشود؟
موضع ما روشن است؛ ما تبعیض ضد هر اقلیت، چه مسلمان و چه غیر مسلمان را در هر کشوری رد میکنیم. ما در یک جهان زندگی میکنیم. این وضعیت نباید مشکلی ایجاد کند، اما عدهای از سیاستمداران و چهرههای رسانهای سعی میکنند به این موضوع دامن بزنند. اما همان طور که همیشه میگویم؛ نظر مردم عادی را بخواهید.
تصور شخصی شما از اسلام چیست؟ آیا در مورد دین خود را «لیبرال» میدانید؟
میدانید، خندهدار است، گاهی مردم از اسلام «مدرن»، «محافظه کار» یا «لیبرال» صحبت میکنند. اسلام دین است. ما آن را درک میکنیم، اما در قامت انسان، میتوانم به شما بگویم که من مسلمانی مومن، مدرن و خوش برخورد هستم که کشور ما و مردم ما نیز مدرن و مهماننواز هستند و ما در عین حال، به میراث و دین خود بسیار افتخار می کنیم. هرچند آغوشمان بر دیگران باز است، با این حال، زندگی شخصی خودمان را هم داریم.
دیدگاه شما دربارۀ نقش و جایگاه زنان در جامعه چیست؟
اولاً، همۀ ما، چه مرد چه زن، در برابر خداوند برابریم. نقش زنان در جامعه ما حیاتی است. در قطر، وضع زنان در زمینۀ آموزشهای دانشگاهی بهتر از مردان است. 63 درصد دانش آموزان را دختران تشکیل میدهند. در زمینۀ نیروی کار، حدودا پنجاه پنجاه است. در داخل دولت، ما سه وزیر زن داریم که کارهای بزرگی به آنها محول شده است. حتی در نیروی هوایی هم خلبان زن داریم. زنان هیچ تفاوتی با مردان ندارند. البته میدانیم که در دنیا در معرض تبعیض قرار دارند، اما کاملاً با آن مخالفیم.
آیا فکر میکنید آزادی بیان ارزشی اساسی است که باید از آن محافظت شود، یا گاهی محدود شود؟
من شخصا به آزادی بیان اعتقاد دارم. باید محافظت شود، اما اگر ابراز نظری عمداً منجر به بروز مشکلات یا تعارض در حوزههای فرهنگی یا مذهبی شود، آیا واقعاً ابراز چنین نظری ضروری است؟ صحبت من این نیست که کسی از وزیر یا مقام ارشدی انتقاد کند، من شخصا مشکلی با آن ندارم، اما اگر در حوزههای حساسی که میشناسیم، مشکلاتی ایجاد کند، باید بسیار مراقب باشیم. هر کس حق دارد نظرش را ابراز کند، اما هر چه میگوییم، باید از آسیب رساندن به افراد در حوزههای فرهنگی گوناگون، مذاهب یا پیشینههای مختلف اجتناب کنیم. به طور کلی، هر موضوعی باید محدودیت خود را داشته باشد. کسی که این را میشنود، ممکن است آن را مخالفت با آزادی بیان بداند، اما صحبت از محدودیتها یکسان نیست، گو آن که شبکههای اجتماعی شرایط را بسیار پیچیده کردهاند.
روابط فرانسه و قطر را چگونه ارزیابی می کنید؟
خوب، قوی، تاریخی و بسیار مستحکم است. درک متقابلمان عالی است و به آن افتخار میکنیم. ما در تجارت، فرهنگ، ورزش، امنیت، امور نظامی، سیاست خارجی همکاری نزدیکی داریم. زمانی که ولیعهد شدم و باز هم وقتی امیر شدم، اولین کشوری که خارج از خاورمیانه از آن بازدید کردم، فرانسه بود. ما به خوبی یکدیگر را درک می کنیم و به این موضوع بسیار افتخار میکنیم.
رابطۀ شما با امانوئل مکرون چیست؟
ما اغلب با هم صحبت میکنیم. چند بار همدیگر را دیدیم و تلفنی صحبت کردیم. نظرات زیادی در مورد سیاست خارجی داریم و سعی میکنیم برای ترویج صلح، ایفای نقش تثبیت کننده و ارائه کمکهای بشردوستانه در جایی که نیاز است، همکاری نزدیک داشته باشیم.
آیا احساس میکنید که فرانسه با شما منصفانه رفتار می کند؟
بله، البته ما گاهی اوقات اختلافاتی داریم، اما در مجموع، متذکر میشوم که ریاست جمهوریهای متوالی فرانسه همیشه مصمم به حفظ روابط خوب با قطر هستند.
شرکت توتال، شریک مهم قطر است، نقش این شرکت در روابط دوجانبه چیست؟
روابط ما با فرانسه گستردهتر از صنعت خاصی مانند انرژی است. با وجود این،توتال، شرکتی بسیار مهم است. زمانی که ما در مایع سرمایه گذاری کردیم، تن به مخاطره برای همکاری با شرکتهای اگزان موبیل و توتال دادیم. این شرکتها آمدند و به ما کمک کردند صنعتمان را توسعه دهیم و در دهههای آینده هم، از جمله برای پروژه های خارج از قطر، شرکای ما خواهند بود.
منظورتان آن است که به سبب مخاطرۀ سی سال پیش، با آنها ادامه می دهید؟
ما با شرکتها تعامل داریم و به صورت شفاف قرارداد امضا می کنیم، با این حال، روابط گذشته، مخاطراتی که برای ما متحمل شدند، حمایتی که از ما ارائه کردهاند را نیز در نظر میگیریم. ما هرگز مردم، شرکتها و کشورهایی را که در شرایط سخت در کنار ما ایستادند و با ما مخاطره کردند، فراموش نمیکنیم. برخی از کشورهای بزرگتر فراموش میکنند، اما ما این طور نیستیم.
آیا پاری سن ژرمن سرمایه گذاری خوبی بود؟
البته! ورزش با معاملات دیگر فرق دارد. اگر میخواهید روی هر ورزشی سرمایه گذاری کنید، باید به آن علاقه داشته باشید. در غیر این صورت، پولتان را هدر میدهید. البته اگر آن را به درستی مدیریت کنید، ارزش پروژه افزایش مییابد. این همان اتفاقی است که در پاریسنژرمن روی داد. قطریها به دههای که با پاری سن ژرمن سپری کردند، افتخار می کنند. ورزش عنصر کلیدی دیانای ماست.
آیا این که امانوئل ماکرون از تیم المپیک مارسی حمایت میکند و نه از پاریسنژرمن دردسرساز نیست؟
(میخندد) اما همیشه سر این موضوع، با هم شوخی میکنیم، اما واقعاً دردسری درست نمیکند. او ورزش را دوست دارد و من مشتاقانه منتظر صحبت با او در بارۀ آن هستم. من به همراه رئیس جمهور و همسرش در فینال جام جهانی ۲۰۱۸ بین فرانسه و کرواسی حضور داشتم و توانستم شاهد شادیبخش آنها، هنگام پیروزی فرانسه باشم.
جنگندۀ رافال چطور؟ سرمایه گذاری خوبی است؟
رافال هواپیمای استثنایی است و ما خوشحالیم که خلبانان ما می توانند با آن پرواز کنند. ما چندین دهه است که علاوه بر هواپیما، از فرانسه انواع تجهیزات نظامی میخریم؛ قبل از رافال هم میراژ میخریدیم. دانشجویان قطری نیز در فرانسه تحصیل میکنند و در مانورهای نظامی مشترک با ارتش فرانسه از جمله ژاندارمری شرکت میکنیم.
به نظر شما چه ویژگیهایی برای رهبر یک کشور لازم است؟
ضروری است که گوش دهید و هرگز هم تردید نکنید. تردید فاجعه است. لازم نیست لجبازی کنید، اما وقتی تصمیمی میگیرید و فکر میکنید که تصمیم درستی است، به خصوص پس از شنیدن نظرات مختلف، باید آن را ادامه دهید و اگر متوجه شدید که اشتباه بوده است، در تغییر آن نیز تردید نکنید. وقتی تردید دارید همیشه منفی خواهد بود. این را از پدرم یاد گرفتم. اما وقتی نوبت به رهبری میرسد، میتوانید از مسئولان حوزههای مختلف و نه تنها از سران کشورها بیاموزید. رهبران تجاری نیز باید با مشکلات دست و پنجه نرم کنند و حتی مدیران ورزشی. من کتابی در این زمینه از الکس فرگوسن، سرمربی منچستریونایتد خواندم. دغدۀ او کیفیت رهبری دربارۀ مقابله با مشکلات است، اما نقش من متفاوت است؛ محافظت از مردمم.
ملکه الیزابت دوم پس از ۷۰ سال سلطنت درگذشت. چه سوغاتی از او دارید یا چه درس هایی از زندگی او گرفتهاید؟
علیاحضرت کسی بود که من برای او عمیقترین احترام را قائل بودم. من افتخار ملاقات با او را در بسیاری از مناسبتها داشتم که آخرین مورد در ویندزور در اوایل امسال بود. او بهترین ویژگیهای رهبری را داشت؛ صداقت، درستکاری، انعطافپذیری و همدلی. شنوندۀ فوق العادهای هم بود و حس شوخ طبعی فوق العادهای داشت. از او تا ابد، به سانِ زنی با قدرت و وقاری سترگ که فداکارانه به وظیفه خود متعهد شده است، یاد خواهد شد.
کدام سران کشورها الهام بخش شما هستند؟
نمیتوانم دربارۀ سران فعلی کشورها اظهارنظر کنم، زیرا با بسیاری از آنها دوست هستم، اما می توانم به شما بگویم که پدرم (که از سال ۱۹۹۵ تا ۲۰۱۳ سلطنت کرد، یادداشت سردبیر) تا اندازۀ زیادی الهام بخش من است. او مردی بزرگ، سخاوتمند و شجاع است و هنگام ارتکاب اشتباه، پیش از همه به اشتباه خود اقرار میکند. او به من توصیه های بسیار ارزشمندی کرد. رهبر بسیار جالب دیگری که از صحبت کردن با او لذت بردم، لی کوان یو، نخست وزیر سابق سنگاپور بود. من این فرصت را داشتم که چند بار با او ملاقات کنم و با او بنشینم و صحبت کنم. از او در بارۀ زندگی و دستآوردهایش و نیز نحوه برخوردش با مشکلات پرسیدم. من از اون چیزهای زیادی یاد گرفتم و از کتابهایش هم. او در اواخر عمر به قطر آمد. حتی سوار شتر هم شد…
لی کوان یو که کشور کوچکی را در همسایگی کشور بزرگ مالزی اداره میکرد و بر استقلال اصرار ورزید. آیا شباهتی بین سنگاپور و قطر میبینید؟
ما کشور مستقلی هستیم و این استقلال ضروری است. من نمیخواهم کسی ما را متعلق به یک طرف در مقابل طرف دیگر بداند. کشور ما کوچک است که در میان کشورهای بزرگ احاطه شده است. عضو شورای همکاری خلیج فارس هستیم و به میراث عربی خود افتخار میکنیم. ما نمی پذیریم که کسی به ما بگوید چه کار کنیم یا در امور داخلی ما دخالت کند و در عین حال، روابط خوبمان را با همه، از جمله همسایگانمان حفظ میکنیم.
در دهه ۱۹۹۰، ما به پیروی از فرانسیس فوکویاما، روشنفکر آمریکایی فکر میکردیم که الگوی غربی لیبرال دموکراسی در سراسر جهان گسترش خواهد یافت. اکنون، ما میدانیم که واقعاً این اتفاق نیفتاده است. این رقابت بین الگوها را چگونه ارزیابی میکنید؟
من معتقدم باید فرهنگ هر کشوری را در نظر بگیریم. برای نمونه، همین سنگاپور الگوی دموکراتیکِ خودش را دارد، یعنی حکومت. شما نمیتوانید این الگو را کپی کنید و جای دیگری اصطلاحا «پیست» کرد. سنگاپور کشوری آسیایی با فرهنگ و شیوۀ زندگی خاص خود است. تا حالا هم جواب داده است. میبینید که کشور بسیار پیشرفتهای است. نمونه دیگر موفقیت رواندا با رئیس جمهور پل کاگامه است.
آیا الگویی که لی کوان یو به کار گرفت و گاهی به آن خودکامگی روشنگرانه میگویند، میتواند نمونهای برای قطر باشد؟
قطر، بیش از یک قرن است که الگوی خاص خود را دارد. ما آن را با اصلاحاتی بهبود بخشیدهایم. بیش از پنجاه سال است که ما مجلس شورایی داریم که من خیلی به آن وابسته هستم. نقش آن کمک به ما در اداره کشور است که بسیار هم کاربردی است. سیستم ما منحصر به فرد است، بسیار خوب کار می کند. اما من هرگز در انجام اصلاحاتی که برای کشور و مردمم مفید باشد، تردید نخواهم کرد، البته اگر فکر کنم لازم است. زیرا نقش من این است که از مردمم محافظت کنم، از کشورم محافظت کنم و مطمئن شوم که این کشور قادر به مقابله با هر چالشی است که بر سر راهش قرار میگیرد.
دوست داری هوادارانی که برای جام جهانی در ماه نوامبر به قطر بیایند دربارۀ کشورت چه چیزهایی یاد بگیرند؟
ما اولین کشور عربی هستیم که چنین رویداد جهانی بزرگی را برگزار میکنیم. این اتفاق، برای جوانان، به ویژه در جهان عرب بسیار مهم است. صدها هزار نفر خواهند آمد. هر کس، مهم نیست که چه کسی باشد، مهم نیست که چه منشأ و فرهنگی دارد، بیاید، مقدمش را گرامی میداریم. ما میخواهیم این بازدیدکنندگان دربارۀ تفاوتهای بین فرهنگها بیاموزند، فرهنگ قطر را کشف کنند و امیدواریم که دوباره به کشورمان بازگردند.
وضعیت آب و هوا و تهویه در استادیومهای جام جهانی، چطور است؟
من فکر می کنم هر کشوری باید فرصت میزبانی رویدادهای ورزشی را داشته باشد، اما گاهی اوقات آب و هوا می تواند مانعی برای آن باشد. ما از آخرین فناوری برای به حداقل رساندن مصرف آب و انرژی در طول جام جهانی استفاده کردهایم، تا آن را به رویداد پایدارتری تبدیل کنیم. برای نمونه، استادیوم شهر آموزش و همچنین ورزشگاه لوسیل که میزبان فینال خواهد بود و استادیوم ۹۷۴ گواهینامه پایداری پنج ستاره را در سیستم ارزیابی پایداری جهانی از سازمان تحقیقات و توسعه خلیج فارس دریافت کردهاند.
واکنش شما به انتقاداتی که به کشورتان میشود، به ویژه دربارۀ شرایط کاری کارگران مهاجر در اماکن ساخت و ساز جام جهانی چیست؟
دو نوع انتقاد وجود دارد. بیشتر اوقات ما آن را به سانِ توصیه یا هشدار میبینیم و آن را جدی میگیریم. مثلاً متوجه شدیم که با کار در کارگاههای ساختمانی مشکل داریم و در زمان رکورد اقدامات قوی انجام دادیم. ما قانون را تغییر دادیم و هر کسی را که با یکی از کارکنان بدرفتاری کند، مجازات می کنیم. ما دروازههایمان را بر روی سازمانهای غیردولتی گشودهایم و با آنها همکاری میکنیم و به این امر افتخار می کنیم. سپس، دسته دوم انتقاد وجود دارد، نقدی که بیاعتنا به اعمالمان همچنان ادامه دارد. اینها کسانی هستند که قبول ندارند کشوری مسلمان عربی مانند قطر میزبان جام جهانی باشد. آنها از هر بهانهای برای تحقیر ما نهایت استفاده را میبرند.
آیا به نظر شما کشورهای غربی در برابر آفریقا بیش از حد متکبر هستند؟
من از این اصطلاح استفاده نمیکنم. زیبا نیست. اما وقتی به آفریقا نگاه میکنید، میبینید که موازنۀ روابط در حال تغییر است، زیرا خود آفریقا در حال تغییر است. افکار عمومی شکل گرفته است، افراد با تحصیلات عالی روز به روز بیشتر میشوند و حکومتداری به وضوح در حال بهبود است. بنابراین، بله، همه چیز در حال تغییر است. اما به طور کلی، وقتی صحبت از نگاه غرب به همه ما میشود، پاسخ این است که مسئولیت خود را نیز بپذیریم. تا جایی که به ما مربوط می شود، در منطقه ما و گاهی در غرب، ما را به سان یک مجموعه کشور، در قالب کشورهای خلیج فارس یا عرب میبینند. بنابراین، ما باید مشکلاتمان را حل کنیم. اما به طور کلی، باید گفت: بله، همه چیز در حال تغییر است.
خاورمیانه منطقه ای متلاطم است، آیا این امر، گاهی اوقات مانع از خواب آرام شما میشود؟
(می خندد) مطمئناً چیزهای زیادی وجود دارد که میتواند مانع از خواب آرام شود! اما من به مردمم و همه کسانی که در قطر زندگی میکنند، بسیار افتخار میکنم. ما از تمام سختیهایی که با آن روبهرو بودهایم، قویتر بیرون آمدهایم و در مواجهه با مشکلات همیشه متحد هستیم. این درست است که متأسفانه ما به یک منطقه مشکل دار تعلق داریم. ما میخواهیم از جوانان خاورمیانه حمایت کنیم و به آنها امید بدهیم و تمام تلاشمان را برای برقراری صلح در منطقه انجام میدهیم. فعلا که از آن دور هستیم. مهمترین معضل برای ما، مسئله اسرائیل و فلسطین است. تا زمانی که حل نشود، متأسفانه منطقه در آرامش نخواهد بود و همچنین سوریه، لیبی، یمن… به همین علت است که من نگران جوانانمان هستم.
آیا نگران هستید که رویدادهایی مانند بهار عربی در سال ۲۰۱۱ تکرار شوند؟
ریشههای عمیق بهار عربی متاسفانه هنوز وجود دارد! فقر، بیکاری، فارغ التحصیلان بیکار… آیا این مشکلات را حل کردهایم؟ نه، برعکس اوضاع بدتر شده است. اگر به آنها نپردازیم، اتفاقاتی که بر اثر آنها روی دادهاند، ممکن است تکرار شوند. به نظر من بهترین راه برای جلوگیری از تلاطم در آینده اجرای اصلاحات تدریجی است. ما باید به مردم امید واقعی بدهیم، نه فقط حرف. قطر قول داده است که ۱۰ میلیون دانش آموز را آموزش دهد و ما از این وعده فراتر رفتهایم. به زودی به ۱۵ میلیون کودک دبستانی خواهیم رسید. ما همچنین باید مشاغل و فرصتها را فراهم کنیم، اما همچنین اجازه دهیم نظرات و تفاوتها خود را ابراز کنند. قطر برنامههایی برای کمک به آموزش بیش از ۲ میلیون جوان در سراسر جهان عرب و ایجاد فرصتهای شغلی برای آنها ایجاد کرده است. برای نمونه، ما تجربۀ منحصر به فردی در تونس داریم که در جریان آن به مردم کمک میکنیم کسب و کار خود را راه اندازی کنند. ده ها هزار جوان از این طرح بهره میبرند.
این واقعیت را چگونه میبینید که کشورهایی مانند مراکش، بحرین یا امارات متحده عربی قبل از حل مسئله فلسطین با اسرائیل روابط برقرار کردهاند؟
هر کشوری حق دارد با هر کشوری که میخواهد رابطه برقرار کند. اما عادی سازی با اسرائیل چیست؟ به طور جدی، آیا اوضاع در اسرائیل عادی است؟ نه! هنوز سرزمین های عربی اشغالی وجود دارد، پناهندگانی که بیش از ۷۰ سال نتوانسته اند به خانههای خود بازگردند، مسلمانان و مسیحیان در محاصرۀ غزه زندگی میکنند… در زمان توافق اسلو (۱۹۹۳، یادداشت سردبیر)، ما واقعا فکر میکردیم که صلح قرار است اتفاق بیفتد. لذا برای برقراری روابط رسمی با اسرائیل اقدام کردیم. این جا در دوحه، دفتر تجاری اسرائیل وجود داشت و در پی آن، جنگ غزه روی داد… ما باید راه حل مسالمت آمیزی برای مردم فلسطین پیدا کنیم، باید به آنها امید بدهیم، باید سرزمینشان را به آنها برگردانیم. ما با اسرائیلیها صحبت میکنیم، به مردم غزه و همچنین کرانه باختری کمک میفرستیم و به راه حل دو کشور معتقدم. فلسطینی ها و اسرائیلی ها باید در کنار هم در صلح زندگی کنند. متأسفانه ما با آن زمان فاصله داریم.
برخی از کشورهای عربی در حال تعامل مجدد با سوریه هستند، به آنها چه میگویید؟
همان طور که به شما گفتم، هر کشوری در برقراری رابطه با کشور دیگر آزاد است. با این حال، زمانی که اتحادیۀ عرب تصمیم به تعلیق عضویت سوریه گرفت، علتی داشت و این علت هنوز وجود دارد، تغییری نکرده است. من به نوبه خود آماده هستم در صورت وجود روند صلح در بارۀ آینده سوریه و خواستههای مردمش، در مذاکرات شرکت کنم. اما در حال حاضر این گونه نیست. در اروپا، بسیاری از کشورها در پذیرش پناهندگان سخاوتمندانه عمل کردهاند. من درک می کنم که این کار، مشکلاتی ایجاد کرده است. چرا میپذیریم که یک رهبر مردمش را قتل عام کند و میلیون ها پناهنده را از کشورش اخراج کند؟ به سانِ انسان، آیا این قابل قبول است؟ علاوه بر این، وقتی میدانیم که این پناهندگان قرار است به سراغ ما بیایند و خود این، مشکلاتی را ایجاد میکند، باید چه کنیم؟ به جای این که منتظر باشیم تا آتش به خانهام برسد، باید جدی باشیم و مشکل را از همان جایی که شروع میشود، در همان سوریه، متوقف کنیم و همین امر، دربارۀ لیبی نیز صدق میکند. اگر مراقب نباشیم عواقب آن را خواهیم دید.
ما دربارۀ بسیاری از اقداماتی که در قالب شغل خود انجام میدهید، صحبت کردیم، اما در اوقات فراغت چه میکنید؟
در شغلم بیشتر مشغول کار هستم چه در اداره و چه در خانه. اما زمانی را برای گذراندن با خانواده، فرزندانم و ورزش کردن نیز پیدا میکنم. من هم دوست دارم سفر کنم، هرچند وقت زیادی برای این کار ندارم. در نهایت، من دوست دارم فیلم، مستند تاریخی، زندگینامه یا خاطرات شخصی بخوانم. من به خصوص به تاریخ علاقه دارم.
در لوپوئن، ما معمولاً پرسشی هم دربارۀ آموزش میپرسیم که چه چیزی باید به فرزندان خود بیاموزیم. مثلا شما گفتید که پدر و مادر به شما تواضع آموختهاند…
من از آنها سپاسگزارم که به من یاد دادند، فروتن باشم. وقتی جوان بودم، در سن ۱۳ سالگی، پدرم مرا به آلمان فرستاد تا تجهیزات ورزشی پیدا کنم و هزینه آن را بپردازم. او می توانست از هر کسی بپرسد، اما از من پرسید. بعداً متوجه شدم که این روشی بود که به من یاد داد تا خودم سفر کنم و مستقل باشم. قبل از آن، وقتی ۸، ۹، ۱۰ ساله بودم، او مرا در تعطیلات تابستان به خانوادهای در مالمدی بلژیک فرستاد تا زبان فرانسه یاد بگیرم. سپس به مدرسه شبانه روزی فرستاده شدم و در ۱۷ سالگی به آکادمی نظامی در سندهرست در بریتانیا رفتم. در دوران سربازی چیزهای زیادی یاد گرفتم. سپس، قبل از این که پدرم من را به ولیعهدی منصوب کند، چندین سال را در نیروهای ویژه قطر گذراندم. نظم و انضباط و خدمت سربازی چیزهای مهمی است. به همین علت است که ما در قطر خدمت اجباری داریم. ما قصد داریم چنین برنامههایی را به زنان نیز تعمیم دهیم. مهم این است که جوانها را از منطقه آسایش خارج کنیم و به آنها بیاموزیم که سخت کار کنند، صبح زود بیدار شوند… میدانید که آموزش با چیزهای سادهای شروع میشود؛ مثلاً صبحها تخت خود را مرتب کنید!