اسلاید بار اصلینوشته‌های سیاسی مننوشته‌های من

توافق هسته‌ای| آیا گورکنان داخلی و تحریم طلبان خارجی اجازه خواهند داد؟

حیدر سهیلی اصفهانی| چهارشنبه، ۱۰ تیر ۱۳۹۴

پنج سال پیش، زمانی که عده‌ای بهشتی را برای دوران پس از برجام مژده می‌دادند و عده‌ای هم به سبب از دست رفتن منافع جناحی بر سر و صورت می‌زدند، این مقاله را نوشتم و بنا به عللی که در این مقاله آمده، توضیح دادم که به فردای پس از برجام دل خوش نکنید، چون پروندۀ هسته‌ای به سبب دیرینگی پیچیده شده است. با این که هنوز برجام را بهترین راه‌حل، برای گرفتن مشروعیت بین‌المللی آمریکا و تبدیل حقانیتش به قلدری می‌دانم، اما پنج سال پیش تذکر دادم که برجام برای حل مشکلات روابط خارجی مملکت کافی نیست.

اکنون ملتی به بزرگی ملت ایران در بن بستی گرفتار شده است، بین بودن یا نبودن! این بست، ذاتا بن بست عجیبی است و بیشتر به نظر می‌رسد در کارزاری شبیه به کارزار نفتی دوران دکتر محمد مصدق گیر کرده است. با این تفاوت که اضافه بر دو طرف دعوای نفتی، اکنون جبهه‌هایی با اهداف متفاوت در این گیرودار منافعی یافته‌اند و دولت ایران، تنها یکی از طرف‌های مذاکره است. منافع حزبی در داخل، منافع منطقه‌ای‌ واحدهای سیاسی مثل اسرائیل و عربستان سعودى و از همه مهم‌تر، حوزه‌های دخیل در بحران هسته‌ای که می‌تواند هر بار با هر تحولی گسترش پیدا کند، بر پیچیدگی کار افزوده است.

دیرینگی بحران، عامل پیچیدگی

بزرگترین مشکل بحران، دیرینگی همگام با پویایی آن است. یعنی بحران بسیار زمان برده است و در عین حال پویایی زیادی داشته است، لذا این امکان را یافته است که بر ابعاد خود بیفزاید و بازیگران جدیدی را بیابد و به اصطلاح سرطانی شده است. به همین سبب، نمی‌توان امیدوار بود که با حل شدن موضوع اصلی که غنی سازی در داخل است، کل بحران جمع شود. چون دولت قبلی به ریاست محمود احمدی‌نژاد بنا به دلایل حزبی، خواسته‌های تازه ای را وارد بسته مذاکرات کرده است و به تبع آن، طرف‌های مقابل نیز سعی کرده‌اند که خواسته‌های خود را در آن بگنجانند و همین امر، کاررا بر مذاکره کنندگان دشوار کرده است. این امر نشان می دهد که هیات مذاکره کننده نخست به ریاست حسن روحانی رئیس جمهورى کنونی تا چه اندازه ای حق داشته است که نباید اجازه داد مذاکرات هسته ای دیر بپاید و طرف‌های تازه‌ای بیابد.

مذاکرات بر سر گاو بنی اسرائیل

اکنون به نظر می‌رسد: رسیدن به توافق اصلی بسیار آسان شده است، چون مذاکرات اصولا درباره موضوعاتی صورت می گیرد که دیگر اهمیت سابق را ندارد و مواد مذاکرات خود به خود و بر اثر مرور زمان، ارزش و جایگاه گذشته را از دست داده است. اما آیا رسیدن به توافق، همه چیز را حل می‌کند.

باید گفت با کمال تاسف، ماجرای گاو بنی اسرائیل، در پرونده هسته‌ای ما تکرار شده است و درحالی که زمانی می‌توانستیم‌، با توافقی روی کاغذ همه چیز را حل و فصل کنیم و راه‌های مورد نظر خود را ادامه دهیم‌، به قدرت رسیدن بدترین گزینه ممکن یعنی محمود احمدی‌نژاد‌، عملا بر پیچیدگی کار افزوده است و با وجود آن که او مدت‌هاست که از عرصه سیاسی خارح شده است‌، اما دولت کنونی توانایی تغییر واقعیت‌های دوران او را ندارد‌. چون طرف‌های مقابل‌، از آن واقعیت‌های شعاری‌، نهایت استفاده را کرده‌اند و واقعیت‌های جدیدی را بر پروندۀ هسته ای تحمیل کرده‌اند‌، واقعیت هایی که فقط با یک چرخش بزرگ در سیاست خارجی قابل اصلاح خواهد بود‌.

گورستانی به نام مذاکرات هسته‌ای

اکنون لحظات آخر را در مذاکرات هسته‌ای شاهد هستیم‌. مذاکراتی که زمانی صرفا به این سبب ادامه یافت تا سید محمد خاتمی، به دکتر مصدق دیگری تبدیل نشود، اکنون به گورستانی تبدیل شده است که در آن، کفن فروش و مرده شور و گورکن همگی سهم خود را می‌خواهند‌. فلسفه‌ای عمیق پشت آن چیده شده است تا کسانی مجبور نشوند به ملت توضیح دهند که مگر پرونده‌ای هسته ای آن هم از نوع مسالمت آمیز، چقدر ارزش داشت که این همه هزینه سنگین بر دوش ملتی ریخته شود، کارخانجات عظیم تعطیل شوند و این همه کارگر و کارمند بیکار شوند؟
سخن آخر این که اگر مثال مرا در این باره بپذیرید که نفع عده‌ای در آن است که این باغ به گورستانی تبدیل شود‌، اکنون عده‌ای منفعتشان در این است که مشاغل خود را در این گورستان از دست ندهند‌، چون دستان آنها یارای کاشتن گل و نهادن نهال را ندارد‌. عده‌ای در داخل نگران موفقیت مذاکراتی هستند که فرصت‌های طلایی آنها را از دستشان خواهد گرفت‌.

گورکنان بیرون هم اجازه نخواهند داد

بیرون از این کشور هم کسانی هستند که می دانند قدرت ایران نه در بمب اتمی که در تبدیل به یک قدرت اقتصادی است‌. لذا اصلا درصدد آن نیستند که فعالیت‌های غیر مسالمت آمیز ایران را متوقف کنند. آنها برعکس از متوقف شدن این گونه فعالیت‌ها ناخشنودند‌. اسرائیل شاید ترجیح دهد با دست خود بمبی اتمی به ایران بدهد تا بتواند زمینه برای محکومیت ایران و حمله به کشورمان را آماده کند‌. لذا توافق هسته ای چه به نتیجه برسد و چه به توافقی نیم بند بینجامد‌، در نهایت به مشکلات این مملکت پایان نخواهد داد‌؛ چون نه گورکنان داخلی زیر بار خواهند رفت که این قبرستان بار دیگر به باغی تبدیل شود و نه تحریم‌گرایان خارجی بوی گل‌های این باغ کذایی را تحمل خواهند کرد‌.