چیزی، به نام حیثیت ملی، آیا باشگاههای فوتبال معنیاش را میدانند؟
حیدر سهیلی اصفهانی
شاید باشگاههای فوتبال در ایران، قطورترین پروندههای شکایت را در کنفدراسیون فوتبال آسیا به خود اختصاص دهند. هر روز بازیکن یا مربی و یا سرمربی خارجی، باشگاههای ایرانی را رها میکنند و با استناد به مادۀ «حق فسخ قرارداد به سبب تأخیر یا خودداری از پرداخت» آزادانه به تیمهای رقیب میپیوندند و نسخۀ دوم شکایتنامه را برای باشگاههای ایرانی سابق خود میفرستند. باید از این باشگاهها پرسید در حالی که مملکت از بسیاری از نیازمندیهای اولیۀ خود محروم است، داشتن بازیکن یا سرمربی خارجی، در زمرۀ کدام اولویت اول ماست؟ یا قرارداد میلیاردی با بازیکن ایرانی چه ضرورتی دارد؟
همۀ تیمهای مدالآور ما در سطحِ جهانی در رشتههای دیگر، بازیکنانی ایرانی دارند: والیبال ما که این روزها میرود تا به گل سرسبد ورزشهای جهانی ما تبدیل شود، از جوانان رشید ایرانی شکل گرفته است. کشتی که از گذشتۀ دور، حق پیشکسوتی ورزشهای جهانی ما را دارد، هیچ گاه، بازیکن غیر ایرانی نداشته است. در تکواندو با تکیه بر جوانان ایرانی، خواب از چشمانِ کشور مادر این ورزش ربودهایم. ما در اغلبِ ورزشهای رزمی جهانی، جزو ده تیم نخستیم یا جزو سرسختان جهان… در دو ورزش فوتسال و فوتبال ساحلی، بر سر مدالهای اول تا سوم جهان چنگ و دندان نشان میدهیم… حالا چه شده که با این تبلیغات خفهکنده، این فوتبال نزار و زنگ تفریح تیمهای درجۀ دو و سۀ جهان، به سوگلی ورزشهای این مملکت تبدیل شده، سئوالش را از پرتغالفروشانِ «خوش معامله» باید پرسید.
چرا بعضی تیمهای جهانی ما، برای خرج سفرشان باید کاسۀ چه کنم، چه کنم، به دست بگیرند و بعضی باشگاههای ما با بازیکنان و مربیانِ ردۀ چهارم جهان، قراردادهای چند صد میلیون دلاری میبندند. آن وقت در پرداخت آن قراردادها هم در میمانند؟ اصلا ببخشید: این هزینۀ سنگین فوتبال که حناق ورزش ما شده، چه ضرورتی دارد؟ وقتی ورزشهای مدالآور جهانی ما، آینۀ تمامنمای پسران و دخترانِ کارآزمودۀ ما هستند، این ورزشِ زنگ تفریحِ تیمهایی در حد ژاپن و قطر، باید مانند نهنگ، همۀ امکانات ورزشی مملکت را فرو ببلعد؟ چه اشکالی دارد که فوتبال ما هم آینۀ تمام نمای جوانانمان باشد؟ مگر فوتسال و فوتبال ساحلی در سطح جهان همآورد نمیطلبد؟ چه اشکالی دارد فوتبال هم نخست چنتۀ خود را از بضاعت پر کند، آن گاه، پا به رقابتهای جهانی بگذارد؟
زمانی والیبال ما زنگ تفریحِ تیمهایی در حد ژاپن و چین بود و حالا این تیمها، زنگ تفریح این تیم هستند. زمانی فوتسال ما نگران بازی فردا با ژاپن و تایلند بود، حالا اسپانیا و برزیل نگران بازی فردای خود با ایران..! اما فوتبال ما چه دارد؟ البته زبانم لال به سردارانی که به قول خودشان «تا دیروز فرق میان خربزه و توپ فوتبال» را نمیدانستند و بعد از آن، سکان ادارۀ تیم بزرگ پایتخت را به دست گرفتند، اسائۀ ادب نشود. حق دلالان شکمگنده هم محفوظ است که خوب میدانند آخرین حرف واژۀ توپ، اولین حرف واژۀ پول است.
بساطِ فعلی فوتبال را باید جمع کرد.
باید با گرتهبرداری از ورزشهای مدالآور جهانی، به فوتبال اجازه داد همین مسیر را در پیش بگیرد. شرایط مملکت اجازه نمیدهد که چنین پول سنگینی در این وادی هزینه شود. قطعا تأمین شیر کودکان و داروهای خاص، مهمتر از «فوتفال» است و نباید اجازه داد که این دلارهای بادآورده، از جیب بازیکنانی سر در بیاورد که دلالان بینالمللی در آغوش تیمهای ما میاندازند. باید ورود بازیکن خارجی به فوتبال کشور قطعا ممنوع شود.
هزینۀ بازیکنان داخلی هم باید به شدت کاهش یابد. قطعا خواهید گفت این، باعث خروج بازیکنان حرفهای ما به خارج میشود. خیلی هم خوب! مگر بازیکنان والیبال ملی ما اکنون کجا بازی میکنند؟ بیشترشان در لیگهای معتبر اروپایی در بالاترین سطوح بازی میکنند. اگر بازیکنان مرغوب فوتبال ما هم بتوانند سر از لیگهای معتبر جهانی در بیاورند، قطعا این، برای ما خوب است و اگر حتی سر از لیگهای کوچکتر منطقهای هم دربیاورند، قطعا با خود ارز به داخل خواهند آورد.
بساط فوتبال را جمع کنید تا مشغول ذمۀ کودکان بیماریهای خاص یا بیماران محتاج داروهای گرانقیمت خارجی نشوید. مبادا که این روند زشت ادامه یابد که وزارت بهداشت برای تأمین درمان رایگان بیماران مستمند پولی نداشته باشد، اما از آن سو، برای پرداخت بدهیِ فلان بازیکن یا سرمربی خارجی، میلیونها دلار از کشور بیرون برود و یا میلیاردها تومان، صرف قرارداد با فلان بازیکن حرفهای ایرانی بشود.
با نگاهی به فوتبال کشور، خواهید فهمید که از نظر مقایسهای، فوتبال ایران سالهاست در جا میزند. نه ذرهای افت کرده است و نه ذرهای پیشرفت… هنوز عربستان سعودی یا قطر یا کویت یا عراق، حریفهای قدر ما هستند و هنوز مثل بید از ژاپن و کرۀ جنوبی میلرزیم. وقتی الگویی نتیجه نمیدهد، پس قطعا این الگو غلط است. حتی اگر این الگو درست بود هم، تأمین هزینۀ درمان بیماران و تأمین شیر خشک کودکان، از تأمین هزینههای این بازی مفرح واجبتر بود.
بساط کنونی فوتبال را جمع کنید. اگر فوتبال میخواهد بماند، زحمت بکشد و هزینههای خودش را تأمین کند. وگرنه فوتبال «یا علی مدد» آن هم در این شرایطِ بحرانی اقتصادی، آخرین چیزی است که میتوان زیر بار آن رفت.