مام میهن
میهنم مباد؛ از این که هست آزردهتر شوی یا با حال روزی که کنون هم بد است از رشک بران خود هم رنجورتر شوی هر روز نگاهی به چشمان خیست…
سلام زندگی
برایم از زیباییها بنویسید! ندارید؟ نمیبینید؟ در آینه نگاه کنید! به صداها گوش کنید! به مدرسهای که کودکانش آواز میخوانند… به درختی که پرندگانش تحریر میزنند… به صدای مادری که…
بحث با ابلهان
تاکنون با ابلهان داد سخن را دادهای؟ ابلهی پس، ابلهی اندر میانِ ابلهان شده است با ابلهی از عقل و دانش گپ زنی؟ خاک بر سر، باید عقلی باشدش پشت…
کلاغ
حیدر سهیلی اصفهانی(صخره) چه بسیار دیدم کلاغی پلشت نشسته به پشت عقابی به دشت تو گویی که خود میپرد، نی عقاب امان از بزرگی که آید به خواب گهی اوج…
شوخی الهی
سپید- حیدر سهیلی اصفهانی (صخره) با هم بخندید! شوخی کنید! شادی تنها سهم ما از این روزگار ملون است دیده اید در بهار شوخی الهی را رگبارهای ناگهانی بر سر…
شطرنج زندگی
بر پایۀ شعر نو- حیدر سهیلی اصفهانی (صخره) کیست این شبیه من این غمدیده پیرمرد؟ در گوشهای نشسته از این باغ بی بهار هرچند خفته به ظاهر و لیک چنبر…